دلم تنگ است.
دلم هر روز مي گريد.
من ودل هر دو از تقدیر نالانيم.
دلم روزي به گوش سالها خفته ام آرام و با كمي خجلت ندا سر داد....
رسانيد اينچنين معني كه تا كي چشمها را به روي ياس و نوميدي به ناحقي، بدي، بدخلقي یاران بپوشاني؟
مگر تا كي توانم من ناجوانمردي، ريا و خودنمائي هاي نامردان پذيرم من؟
دلم خستست، دلم سستست، دلم بيمار و بي تاب است، دلم بي حال و بي زار است،
دلم رنجيده از دوزخ نشين دنیائیانی كه دلشان در سينه مجهول است.
دلم يك آرزو دارد.
نشنيده به او آرام مي گويم:
دل افسرده من تحمل كن كه صبر زيباترين چاره برتحمیل اين همه اندوه من بر توست.
نظرات شما عزیزان:
دسته بندی : <-CategoryName->